هر جامعه ای اهداف متعدد فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، تربیتی و علمی را دنبال می کند و به طور کلی آینده یک کشور تا حد زیادی به کیفیت عملکرد زیرسیستم های آن وابسته است. الزامات تحقق اهداف جامعه چیست و با چه ساختار و شیوه های مدیریتی و رهبری می توانند به اهداف خود دست یابند؟ در جامعه ای که به سمت پیشرفت و خودکفایی می رود، ملت و دولت و مدیران باید چه نوع شایستگی هایی داشته باشند؟ از سوی دیگر سرمایه انسانی توانمند و متعهد مهمترین عامل بهبود بهره وری در جامعه و سازمان است. سرمایه انسانی در دهه ای که در آن بر اقتصاد مقاومتی تأکید می شود زمانی به مزیت رقابتی می انجامد که دارائی و سرمایه محسوب شوند. تولید و پرورش انواع سرمایه مورد نیاز جامعه از قبیل سرمایه انسانی، سرمایه اجتماعی، سرمایه روانشناختی و سرمایه معنوی از مهمترین مأموریت های دستگاههای قانونگذار و اجرایی است. بر اساس تحقیقات، بین این چهار نوع سرمایه و بهره وری و تعالی سازمانی و جامعه ارتباط معناداری وجود دارد. همچنین بر اساس مشاهدات و نتیجه تحقیقات در جامعه ما، این سرمایه ها نیازمند رشد و تقویت می باشند. تعالی و رشد جامعه نیز در گرو توجه به این سرمایه هاست.
تقویت و پرورش این سرمایه ها در جامعه می تواند در راستای تحقق اهداف اقتصادی و مدیریت فرهنگ حاکم بر جامعه مؤثر واقع گردد. در بین این سرمایه ها، سرمایه اجتماعی جایگاه ویژه ای دارد؛ زیرا بهره برداری صحیح از سایر سرمایه ها در گرو اعتمادسازی و مشارکت داوطلبانه حاصل از سرمایه اجتماعی است. با توجه به ماهیت اجتماعی بشر طبعا در این مفهوم انسان نقشی محوری دارد و اساس پدیده هایی چون گروه، سازمان و جامعه است. در تمامی این نهادها بشر باید به دنبال تعالی و سیر الهی باشد و ناچار از تعامل و مشارکت با هم نوعان خود است. تعامل صحیح و آگاهانه و توأم با اشتیاق در سایه اعتماد حاصل می شود. برقراری رابطه میان افراد موجب میشود اطلاعات بین افراد مبادله شود و افراد جامعه در قالب شبکه های مختلف اجتماعی، از قبیل خانواده، دوستان، همسایگان، شبکه های خویشاوندی، سازمان های مردمی و غیردولتی و شرکت ها، به اهداف جمعی خود برسند و با مشارکت فعالانه در گروه ها و شبکه ها و جامعه به منظور بهبود کیفیت زندگی فردی و جمعی خود بکوشند. هر چه این روابط از استحکام و انسجام بیشتری برخوردار باشد و افراد هماهنگتر عمل کنند، با کارآیی بهتر و اثربخشی بیشتری مواجه می شوند. در این حالت می توانیم از وجود پدیده ای به نام سرمایه اجتماعی صحبت کنیم که بیان کننده وجود روابط اجتماعی، ارزش ها و هنجارهای مشترک و کیفیت و استحکام این روابط است.
نکته مهمی که قابل توجه است تأکید دین و آموزه های اسلامی بر موضوع سرمایه اجتماعی است. ماهیت وحدت آفرین دین، موجب شده است که از آن به عنوان عاملی جدی و مهم در افزایش سرمایه اجتماعی یاد کنند. دین یکی از عوامل سازنده کارکردهایی است که می توانند به شکلگیری سرمایه اجتماعی منجر شوند و افراد بر حسب دین و مذهب خود ممکن است منشأ مشارکت شوند، همچنین از طریق افزایش همبستگی میان مردم، موجب تقویت روابط مردم می شود. باورهای دینی با پیوند دادان افراد با جامعه و همنوعان، انسجام اجتماعی را تقویت می کند و با تقویت اهداف خیرخواهانه و بشردوستانه، همانند کسب رضایت خداوند، زمینه افزایش سرمایه اجتماعی را فراهم می آورد. از آن جایی که جامعه ایرانی با ایمان دینی آمیخته است و سطوح مختلف حاکمیت، نخبگان و عموم مردم در ارتباط و پیوند وثیق با گزاره های دینی هستند، توجه به رابطه مفهوم سرمایه اجتماعی و دین میتواند در حل بسیاری از مسائل اجتماعی راهگشا باشد.
مع الاسف، صبغه مطالعات نظری در حوزه سرمایه اجتماعی و کاربست آن در مسائل واقعی جامعه اندک است. از این رو، ضرورت تأمین بنیان های نظری سرمایه اجتماعی بر پایه آموزه های اسلامی و برقرار ساختن آن با واقعیات اجتماعی مشهود است. همایش «سرمایه اجتماعی بر پایه آموزه های اسلامی» اولین گام برای گفتمان سازی، جریان سازی است تا بر مبنای آن بتوان گام های دیگر در حوزه تصمیم سازی، تصمیم گیری و برنامه ریزی های اجتماعی را برداشت. این امر، زمینه ی ترسیم افق های پیش رو در مطالعات میان رشته ای، ترسیم نظامات اجتماعی کشور بر اساس فرهنگ اسلامی ایرانی، احیاء ظرفیت هنجارهای دینی در نظام سازی اجتماعی و تحول در ادبیات دینی برای کارآمدسازی هرچه بیشتر آن، متناسب با تحولات اجتماعی را فراهم می نماید.
به همین منظور، دانشگاه بین المللی امام خمینی(ره) بنا دارد تا با استفاده از ظرفیت های علمی خود و فعال نمودن دیگر نهادهای علمی، نظام مبنایی سرمایه اجتماعی و نظام پیشنهادات اجرایی را در قالب های مختلف علمی استخراج نماید. گام نخست در این رابطه، برگزاری همایش ملی است تا ضمن شناسایی اساتید و صاحب نظران این حوزه، زمینه برای انگیزه بخشی به آنان برای مشارکت در این فرآیند علمی فراهم گردد و با برقرای اتصال آنان به نهادهای اجرایی و حاکمیتی از طریق به اشتراک گذاردن ظرفیت های علمی و اجرایی در کنار یکدیگر به حل علمی مسائل اجتماعی کمک شود.